نیایش و گربه
امروز دخملی با مامانی رفت پارک وقتی برگشتیم تو کوچه یه گربه دید و از وقتی اومدیم خونه ١٠ بار داستان گربه رو برامون تعریف کرد
نیایش:مامانی؟؟؟؟
مامان:جانم مامان؟؟؟
نیایش:گبه
مامانی:گربه دیدی؟خوب عزیزم چکار می کرد؟
نیایش:پیاستیک
مامانی:عزیزم پلاستیک رو چکار کرد؟
نیایش:ددون
مامانی:با دندونش پاره کرد؟
نیایش:ها...
مامانی:خوب تو چکار کردی؟؟؟
نیایش:پخ...
مامانی:گربه رو پخ کردی چکار کرد؟
نیایش:ماشین
مامانی:رفت زیر ماشین چکار کنه؟
نیایش:خوابید..
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی